۱. مدیریت سرمایه رعایت نمی کنیم.
۲. درگیر هیجانات و احساسات می شویم.
۳. با شایعه میخریم یا می فروشیم.
۴. نمی توانیم قیمت مناسب خرید یا فروش را تشخیص دهیم.
۵. صف های خرید و فروش در بورس برایمان مبنای تصمیم گیری می شود.
۶. به حجم معاملات و فعالان سهم توجه نمی کنیم.
۷. به ترکیب سهامداری شرکت ها توجه نمی کنیم.
۸. در صف خرید می خریم و در صف فروش می فروشیم.
۹. نمی دانیم هر سهمی را به چه تعداد باید خرید
۱۰. نمی دانیم هر سهم چند درصد سبد باید باشید.
بخش دوم
۱۱. نمی دانیم سبد بر اساس چه طیف صنعتی باید چیده شود.
۱۲. درگیر روزمرگی در بازار بورس می شویم.
۱۳. معتاد صفحه تی اس ای می شویم بطوریکه هر روز باید چک کنیم.
۱۴. گاهی وقتها طمع باعث می شود فروش خوبی نکنیم.
۱۵. گاهی وقت ها ترس باعث می شود فروش بدی بکنیم.
۱۶. گاهی وقت ها از ترس در یک قیمت مناسب نمی خریم.
۱۷. گاهی وقت ها بخاطر طمعی که میکنیم در قیمت مناسب خرید انجام نمی دهیم.
۱۸. دوره سرمایه گذاری خود را نمی دانیم.
۱۹. سهم با دید کوتاه مدت میخریم تحت شرایط بلند مدتی نگهداری میکنیم.
۲۰. سهم را بلندم دتی میخریم تحت شرایطی کوتاه مدتی خروج میکنیم.
بخش سوم
۲۱. پولی که برایمان حیاتی است را وارد بورس بازی کرده ایم.
۲۲. پول بهره ای را وارد بازار کرده ایم.
۲۳. بیشتر از توان پول درگیر در بازار اعتبار گرفته ایم.
۲۴. آلوده فروم بازی و موبایل بازی در خرید و فروش سهام شده ایم.
۲۵. به کسی اعتماد شدید داشتیم و بر اساس آن سهام خریده ایم.
۲۶. نمی دانیم سهمی که خریده ایم را چه زمانی بفروشیم
۲۷. نمی دانیم چه زمانی یک سهم را بخریم.
۲۸. نمی دانیم چه زمانی p/e پایین خوب هست.
۲۹. نمی دانیم چه زمانی p/e بالا بد هست.
۳۰. نمی دانیم چرا بعضی مواقع تکنیکی حرکت می کنند و برخی بنیادی.
بخش چهارم
۳۱. نمی دانیم چقدر شایعات در بازار تاثیر گذار هست.
۳۲. نمی دانیم چه زمانی بازار تحلیل محور هست و چه زمانی شایعه محور.
۳۳. به مسائل متفرقه غیر اقتصادی وزن زیادی می دهیم.
۳۴. ارتباط بین نوسان های قیمت بورس را با بازارهای رقیب نمی دانیم.
۳۵. گاهی آنقدر کوتاه مدتی می شویم که صرفاً برای کارمزد سازی کارگزار کار میکنیم.
۳۶. گاهی آنقدر بلند مدت می شویم که از نوسان میان مدتی محروم می شویم.
۳۷. از سیستم های غلطی که طراحی شده و در بازار موجود هست استفاده میکنیم.
۳۸. حد خوشی و موفقیت در معامله برای خود تعریف نمی کنیم.
۳۹. زندگی شخصی خود را با بازار بورس گره می زنیم.
۴۰. زندگی شخصی خود و تنش های احتمالی را در معاملات خود وارد می کنیم.
بخش پنجم
۴۱. برای اطرافیان بخصوص فامیل خرید و فروش می کنیم.
۴۲. بدون تبحر لازم سبد دیگران را مدیریت می کنیم.
۴۳. فشارهای احتمالی بیرون بازاری را در معاملاتمان دخیل می کنیم.
۴۴. با اطلاعات غلط کسب شده دست به معامله می زنیم.
۴۵. تصور می کنیم باید معاملاتمان با سود بسته شود.
۴۶. با یک زیان و افت قیمت سهام، معاملات بعدی مان تحت تاثیر قرار می گیرد.
۴۷. به این باور نرسیدیم هر سهم مسئول سود خود هست و مسئول جبران زیان معاملات دیگر را ندارد.
۴۸. نمی توانیم در شرایطی وجه نقد را در سبد بالا نگه داریم.
۴۹. همیشه دوست داریم به هیجان سهامدار باشیم.
۵۰. وقتی سهامدار هستیم خوشبینیم و وقتی نقد می کنیم دیدگاه مان صد درصد تخریبی می شود.
بخش ششم
۵۱. همبستگی صنایع با شاخص کل را نمی دانیم.
۵۲. با مفهوم بتا آشنا نیستیم.
۵۳. نمی توانیم ارتباط بین تحلیل تکنیکی و بنیادی را برقرار کنیم.
۵۴. قدرت اخبار منتشره و تاثیرش برای صنایع مرتبط را نمی دانیم.
۵۵. در منایع آموزشی نمی توانیم مبنایی بر صحت و سقمش در نظر بگیریم.
۵۶. با یک دیدگاه غلط تحلیلی دست به خرید و فروش می زنیم.
۵۷. گاهی وقت ها با سهام ازدواج می کنیم.
۵۸. در منفی های بازار دنبال مقصر افت می گردیم.
۵۹. در مثبت های بازار دچار غرور کذایی می شویم.
۶۰. گاهی مسئولیت خرید و فروش خود را به گردن دیگران می اندازیم.
بخش هفتم
۶۱. یک برنامه ریزی مشخص برای آینده سود سازی مان نداریم.
۶۲. دیدگاه ها بیشتر امید به آینده هست و گاهی از وضعیت بازار حس نگرانی پیدا نمی کنیم.
۶۳. معیار غلط بودن و درست بودن تحلیل را نمی دانیم.
۶۴. یک پلن معاملاتی منظم برای معامله کردن نداریم.
۶۵. هر بار یک چیز را مبنای ورود به معامله میکنیم.
۶۶. پلن معاملاتی اگر مکتوب نشود کارا نیست.
۶۷. پلن معاملاتی تمام ریز موارد را مشخص نکنید کارایی ندارد.
۶۸. فرق ترید با تحلیل را نمی دانیم.
۶۹. تعریف مشخصی از موارد حاشیه ای بازار را در نظر نمی گیریم.
۷۰. بازی خرید و فروشی که به صورت دوره ای در بورس تعریف می شود را درک نمی کنیم.
بخش هشتم
۷۱. در هیجانات خرید و مواقعی که رشد خوبی داشتیم به اخبار مثبت توجه می کنیم
۷۲. در هیجانات فروش و مواقعی که افت خوبی داشتیم به اخبار منفی زیاد توجه می کنیم.
۷۳. خبرهای خبرگزاری ها و روزنامه ها را هدفمند نمی خوانیم.
۷۴. برای جریان های منحرف کننده پشت اخبار با فیلتر تحلیل برنامه ای نداریم.
۷۵. گاهی به خودباوری در بلوغ تحلیل نمی رسیم.
۷۶. گاهی به توهم خود باوری در تحلیل گری می رسیم.
۷۷. گاهی با غرور کاذب روند سودسازی معاملاتمان را تحت تاثیر قرار می دهیم.
۷۸. گاهی با پریشانی حاصله از ضررهای گذشته به استقبال ترس گسترده از معامله می رویم.
۷۹. گاهی با یک سیستم سودده به دلیل شل شدن سخت گیری های گذشته به یک سیستم بازنده تبدیل می شویم
۸۰. برای برداشت سودهایمان و مدیریت برداشت سود برنامه ای نداریم.
بخش نهم
۸۱. مدیریت تزریق نقدینگی در شرایط مناسب را نداریم.
۸۲. محرک های قوی در رفتار افزایشی یا کاهشی سهام یا صنایع را نمی دانیم.
۸۳. برای رفتار معاملاتی خود یک سیستم گزارش گیری نداریم.
۸۴. برای سیستم معاملاتی خود فید بک تعریف نکردیم تا در مواقع عملکرد بحرانی اصلاح کند.
۸۵. به این باور نرسیدیم که گذشته خود ما بر آینده مان موثر است.
۸۶. بازدهی خود را بر اساس یک روند حرکتی ایده آل مقایسه می کنیم.
۸۷. خود را در بازدهی دوره ای با افراد بشدت موفق مقایسه می کنیم و پریشان می شویم.
۸۸. با روش های کنترل ریسک آشنایی نداریم.
۸۹. برای خرید سهام بیشتر نگاه رو به جلویی داریم و ریسک های آن خرید را در نظر نمی گیریم.
۹۰. آماری از درصد پوزیشن های سودده گذشته خود نداریم.
بخش دهم
۹۱. با مفهوم ریسک به ریوارد آشنا نیستیم.
۹۲. یک الگوی مناسب معاملاتی از سوی افراد مشخص برای خود وضع نمی کنیم.
۹۳. دنبال یک سرگرمی در کنار معاملات خود نیستیم بطوریکه گاهی تمام ذهنمان درگیر بازار می شود.
۹۴. از کنار فرصت های مطالعاتی حاشیه بازار برای تقویت ذهن تحلیل گر و معامله گر خود بی تفاوت می گذریم.
۹۵. یا نگرفتیم که قیمت مناسب به تنهایی برای خرید کافی نیست سهم را باید در زمان خوب خرید.
۹۶. بازدهی معقولی را برای تریدهایمان مد نظر نداریم.
۹۷. از سودها بیش از حد خوشحال می شویم که باعث می شود در زیان ها دچار فشار روحی شویم.
۹۸. سودهای نجومی احتمالی را با آب و تاب برای دیگران تعریف می کنیم که باعث می شود در دوره های ضرردهی فشار عدم توضیح بر روند معاملاتمان تاثیر بگذارد.
۹۹. نمی توانیم تحلیل بنیادی و تکنیکی و روانشناسی بازار را در کنار هم بررسی کنیم.